در راستای مقاله جنابعالی در رابطه با دلسوزی بیش از حد جنابعالی در مورد جنبش سبز...
مگر شما همان نبودی که این جنبش سبز را خس و خاشاک نامیدید و رهبران انها را فتنه نامیدید؟
مگر همین جنبش سبزیها را بارها تیتر اول روزنامه و سایت خود نکردید و انها را محارب و اعدامشان را خواستار شدی؟
ایا همین جنبش سبزیها نبودند که خونها ریختند و جنازه هایشان را در کف خیابانها دیدیم و شما هیچ نگفتید؟
ایا جنبش سبزیها مرگ بر خامنه ای نگفتند؟ مرگ بر ضد ولایت فقیه را فریاد نکردند؟
سئوالات بسیاری وجود دارد که خود به خوبی جواب انها ار میدانید این جنبش سبزیها همان جوانانی بودند که خونشان مانند ندا ها و سهرابها و ...... را نقش اسفالتها کردید و حتی اجازه برگزاری مراسم بر روی مزار انها را هم ندادید.
شما که به خوبی واقف هستید جوان ایرانی با فریاد و حرکت اعتراضی خود به تخلف و کودتای بیت عزیزت خامنه ای و همدستان سپاهی جنابعالی،به خیابانها امد و خواهان براندازی نظام جمهوری اسلامی شدند.
با این حال شخص رضا پهلوی هم که از روز اول در متن این جنبش حمایت خود را اعلام نمود هنوز هم دست از حمایت طرفداران جنبش و خصوصا رهبران ان بر نداشته و راه انان را دنبال کرده است تا رسیدن به هدف و براورده شدن ارمانهای ان مردم ستمدیده که حق حتی یک اعتراض خیابانی را هم ندارند که اگر هم در یک اعتراض دستگیر شوند روزنامه شما اولین حکم قبل از دادگاه را صادر میکند و خواهان اشد مجازات که در اسلام نوین تو و همفکرانت همان اعدام است.
حال جنابعالی دایه مهربانتر از مادر شدی و از این جنبش و رهبریت ان دفاع می کنی؟ چه شده برادر خیلی درد اور است برای تو که شخص رضا پهلوی در دل جوانان این مملکت جا دارد و روز به روز از قلب جنبش سبز به ایشان می پیوندند.
اقای شریعتمداری جنبش شبزیها تو یکی را به خوبی می شناسند که دستت به خون خیلی از جوانان این مملکت الوده است و باید قبل از اینکه با بیماری سرطان این دنیا را ترک کنی جوابگوی خیلی از جنایات باشی که تو و بیت عزیزت در ان نقش داشتند و دارند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر